معنی (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن, معنی (پئ&پنیش): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(هذ&پهفذ):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن, معنی (,n&,jda): ]kاr، ;cx، (bcmcr) oاg;ajdx، oا[ fاa;اi، اj[kj، lاjmj، k[ku(iv&,itv):]kاr xbj تaldg fاa;اi dا اj[kj bاbj, معنی اصطلاح (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن, معادل (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن, (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن چی میشه؟, (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن یعنی چی؟, (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن synonym, (.n&.jda): چماق، گرز، (درورق) خالگشنیز، خاج باشگاه، انجمن، کانون، مجمع(iv&.itv):چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن definition,